Web Analytics Made Easy - Statcounter

بین الملل>دیپلماسی - بهرام امیر احمدیان کارشناس مسائل بین المللی در کافه خبر خبرآنلاین راههای مطلوب رسیدن به سیاست خارجی عملگرا و نوع تعامل با نظام بین الملل و همسایگان را مورد بررسی قرار داد.

محمد اکبری:سیاست خارجی کشورمان در چهار سال گذشته مسیر متفاوتی از گذشته را طی کرده است. این روند جدید در سیاست خارجی با چاشنی عملگرایی مردان دیپلماسی کشورمان باعث بدست آمدن دستاوردهای بی‌سابقه‌ای در تاریخ معاصر ایران شد و متعاقباً امید بیشتری را نسبت به شکل گیری تحولات جدی تر در تعامل با جهان زنده کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اینکه چه دستاوردهایی در چهار سال گذشته وجود داشت و سیاست خارجی دولت دوازدهم در چهار سال آینده چه مسیری را طی کند و همچنین منافع ملی کشورمان در آینده چگونه باید تامین شود سوالاتی بود که دکتر بهرام امیر احمدیان کارشناس مسائل بین المللی و میهمان کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین به آنها پاسخ داده است. مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید:


اینکه گفته می شود در چهار سال گذشته کل انرژی و تمرکز دولت معطوف به انرژی هسته ای شد، آیا به نظر شما این صحبت می تواند گزاره درستی باشد؟ یا اینکه سئوال خود را اینگونه مطرح می کنم که آیا سیاست خارجی در منطقه به خصوص در حوزه رابطه ما با کشورهایی مثل ترکیه، قفقاز و روسیه کمتر مورد توجه قرار گرفت. اصولا ارزیابی شما از سیاست خارجی دولت یازدهم چیست؟


من فکر می کنم کسانی که این موضوع را مطرح می کنند، حداقل این است که نسبت به محیط پیرامون ما و همچنین در مورد محیط بین‌الملل نیز به طریق اولی‌ تر آگاهی ندارند. در دوره آقای احمدی نژاد یعنی در دو دولت قبلی روابط ما با کشورهای منطقه تیره و تنش آلود شده بود. با کشور ترکمنستان سر مسئله گاز و با کشور آذربایجان سر مسائل دینی و مذهبی و همین طور با ترکیه هم اختلافاتی در مورد سوریه و عراق داشتیم و راحت نبودیم.

چه اتفاقی افتاد که بعد از اینکه در دوره دولت یازدهم رئیس جمهور روحانی روی کار آمد فضای دیگری در روابط با آذربایجان شکل گرفت. رئیس جمهور کشور آذربایجان که چندین سال بود که به ایران نیامده بود چطور شد با آمدن دولت یازدهم از ایران دیدار کرد و روابط خیلی حسنه شد؟ این موارد نشان می دهد که کارهای بسیاری انجام شده است و اتفاقاً کار اساسی هم بود. به همین ترتیب در محیط پیرامونی ما نیز تقریباً تنش زدایی شد، چون آن فضای متصلبی که در دولت های نهم و دهم در پیرامون کشور ما ایجاد شده بود و به همین سبب ما ناگزیر شده بودیم که در سیاست خارجی خود به جای پیوند با جهان ایرانی، برویم و متحدین خود را در ماوراء بحار جستجو کنیم (مثل ونزوئلا و کوبا)، که اکنون خود دچار مشکلاتی در این زمینه هستند. درباره ونزوئلا، آن ارتباط هم متکی به فرد و به خود هوگوچاوز گره خورده بود و بعد از اینکه او از دنیا رفت دیدید که چه اتفاقی افتاد، بنابراین این رابطه بنیان اساسی نداشت.


سیاست خارجی کشور در چه مسیری باید به دنبال نقش آفرینی باشد؟

عقبه تمدنی ایران در هر کجا هست، در آنجا ایران می تواند نقش ایفا کند، به ویژه بیشتر در حوزه تمدنی و فرهنگی ایران می تواند کار کند و اگر وارد مقوله مذهبی و دینی شود نمی تواند. برای اینکه استمرار بر موضوع تضاد بین شیعه و سنی چیزی نیست که بتواند راه گشا باشد. اگر حل می شد در گذشته های دور جنگ های خونین راه نمی افتاد، بنابراین برای ایران درحوزه سیاست خارجی، می توان در گستره حوزه تمدنی ایران که در پیرامون ماست مفید عمل کرد. این نوع رفتار مناسب بوده و به همین سبب سفرهایی که دولت یازدهم در چهار سال گذشته داشتند، منجر به این شد که فضا باز شود و ما توانستیم با روسیه خیلی روابط نزدیک داشته باشیم و در خصوص مسئله ای که خیلی هم غامض بوده، با هم همکاری کنیم.

در عراق و سوریه با هم همکاری کردیم و در پیرامون خودمان هم همین طور، البته منهای عربستان که این تنش از گذشته های دور تا به اکنون ادامه داشته یعنی به صورت انباشت بالا آمده و به بحران تبدیل شده و این موضوع بغرنجی است. ببینید زمانی که ملک عبدالله فوت کرد در آن زمان در رستنه های ما در ارتباط با درگذشت پادشاه یک کشور مسلمان، ادبیات درستی از طرف برخی افراد و روزنامه ها در ایران به کار گرفته نشد. طبیعی است که این گونه رفتارها می تواند بازتابی منفی بدنبال داشته باشد.

بنابراین به نظرم می رسد که نمایندگی های سیاسی و بویژه فرهنگی ایران نقش اساسی در این خصوص دارند البته در نمایندگی های سیاسی تحولات مثبتی با آغاز دولت یازدهم رخ داد، چرا که در دست دولت و وزارت خارجه بود ولی در سازمان ارتباطات اسلامی که رایزن های فرهنگی از آنجا اعزام می شوند، بنا به هر علتی در برخی موارد کسانی را فرستادند که این توانایی را نداشتند که از ابزار دیپلماسی عمومی ایران به عنوان فرهنگ استفاده کنند و دیپلماسی فرهنگی را پیش ببرند و کارایی لازم را نداشتند.
یعنی در حقیقت اینجا می توانیم بگوییم «از قضا اسکنجبین، صفرا فزود»؛‌ یعنی ضد خودش درآمده است. ما بایستی با نگرشی جدید در دوره دوم دولت تدبیر و امید، به طور جدی روی مسئله فرهنگ، آموزش زبان فارسی و نه مسائل مذهبی و دینی در گستره تمدن ایرانی، کار کنیم. چون آنها از این مسائل مذهبی و دینی فرار می کنند و اجازه دهیم از این توانایی در جای خود استفاده شود. توانایی ها و ظرفیتهایی که در دسترس ما هست، برای اینکه جایگاه خود را ارتقا دهیم و در منطقه پیرامونی خود به جایگاه شایسته که لیاقت، توان و ظرفیتش را داریم، برسیم. این زمانی است که به نظر من دیپلماسی عمومی را در کنار دیپلماسی سیاسی استفاده کنیم.


نقاط قوت دولت در سیاست خارجی در چهار سال گذشته چه چیزهایی بودند که باید دوباره پیگیری و تقویت شوند؟

دیپلمات های ما خیلی خوب کار کردند. برجام یک پرونده بزرگ و عظیمی بود که شاید به عنوان رویه در سطح جهانی برای مذاکرات سیاسی استفاده شود و حتماً در داخل متون های درسی خواهد آمد که چگونه می شود یک مسئله را حل کرد و معادله سازی کرد و از این مسئله استفاده لازم را برد. این وجهه شاخصه دولت تدبیر و امید است و درباره ویژگی ها و توانایی های دیپلماتیک دولت یازدهم، عمدتاً روی این موضوعات صحبت می کنندو توان های دیگر دولت نیز بکار گرفته شده برای نمونه کارهای عمرانی سرعت گرفته، مسیرهای جدید راه آهن ساخته شده و اکنون همدان به شبکه راه آهن سراسری پیوسته و شبکه راه آهن در حال نزدیک شدن به رشت است که تا پایان امسال این راه آهن به رشت می رسد. بزرگراه شمال در حال ساخت است. در زمینه زیرساخت ها در چابهار فاز یک به بهره برداری رسیده و مشغول انجام کار هستند. خیلی از کارهای موافقت نامه سه جانبه بین هند، ایران و افغانستان در زمینه چابهار انجام گرفته است. فاز یک بندر اقیانوسی چابهار در حال استفاده است و افتتاح شده است.

اینکه هواپیماهای نو وارد شده موضوعی اساسی است. سالانه میلیاردها دلار صرف مرمت و نگهداری هواپیماهای فرسوده می شود و جان بسیاری از شهروندان در پرواز با هواپیماهای نامرغوب روسی گرفته شده بود. همینکه چند هواپیمای بوئینگ و ایرباس و برخی دیگر وارد کشور شده خود برزرگترین موفقیت برای صنعت هواپیمایی و گردشگری است. این فرایند نشان دهنده این است که در دولت یازدهم تحولات شگرفی در ایران اتفاق افتاده است. صرف اینکه برخی گروهها مواضعی در قبال دولت می گیرند و با دولت مخالفت می کنند، نباید کل کارکرد دولت را نادیده گرفت. به نظرم می رسد که نوعی کم کاری در رسانه های عمومی در بازتاب آنچه که در ایران رخ داده، وجود دارد.

این مسئله خیلی مهم است و همین که دولت توانسته تورم را کنترل کند و جلوی افزایش قیمت ها را بگیرد خود موفقیت بزرگی در زمینه اقتصادی است و در زندگی روزمره مردم ملموس است. اگر چه در برخی کالاها و خدمات همچنان افزایش قیمت را همین الآن هم داریم و نسبت به سال گذشته ممکن است که چند درصدی هم افزایش داشته باشد ولی همین که دولت موفق می شود که سطح قیمتها را ثابت نگه دارد و خدمات و کالاها را ثابت نگه دارد کار بزرگی است.

البته درست است که بحران پولی و مالی وجود دارد ولی فقط در ایران که نیست. چون سرمایه گذاری نمی شود و در عین حال به سبب همین ایرادات نابجایی که برخی رسانه ها می گیرند و فضای اقتصادی کشور را نا آرام نشان می دهند، سبب فرار سرمایه های ملی و عدم جذب سرمایه گذاری های خارجی می شود. دستاوردهای بزرگی در زمینه اقتصادی، زیرساختی و ... انجام شده است. اگر کسی بیاید و بی طرفانه راجع به دولت تدبیر و امید بررسی نماید، بدون شک و تردید تأیید خواهد کرد که کارهای بزرگی انجام شده و فضای آرامی که در کشور به وجود آمده نتیجه کار کردن دولت قدرتمندی بوده که توانسته به این جایگاه برسد و دولتی که در همه زمینه ها مخالفینی دارد و روبرویش می ایستند.

به نظر شما چرا از سیاست خارجی دولت در دستگاه های مختلف حمایت بالقوه ای نمی شود؟

باید گفت برای مثال رادیو و تلویزیون می توانست عملکرد دولت یازدهم را بازتاب دهد ولی بازتاب نمی دهد. به نوعی در حقیقت، یک واحد سیاسی زمانی می تواند سیاست خارجی و منسجم و مثبتی داشته باشد که در داخل، نیروها با هم هم افزایی داشته باشند و رودرروی هم قرار نگیرند و برایندشان منفی و صفر نشود. چون که در داخل نیروهایی که انرژی خودشان را برای خنثی کردن یکدیگر صرف می کنند، طبیعی است که ارزش افزوده ایجاد نمی شود. به نظر می رسد که همسویی تمام جریان ها ولو جریان هایی که در انتخابات برنده نشدند، مثلاً در همین انتخابات، ضروری است با هم و در کنار هم و در راستای تامین هر چه بیشتر و بهتر منافع ملی با یکدیگر همدلی و همکاری داشته باشند. اکنون آقای روحانی رئیس جمهور ایران است و نه رئیس اصلاحات. طبیعی است که وقتی رئیس جمهور هست همه باید از او تمکین کنند. دموکراسی یعنی این. یعنی 49 در برابر 51 باید تمکین کند.

ولی این به این مفهوم نیست که 51 ، 49 را حذف کند و برآیند این کار نشان می دهد که در دولت یازدهم، دولت تدبیر و امید عملکردش این بوده که نیروها را جلب کرده و اگر این نیروها را جلب نمی کرد این اتفاق نمی افتاد که ما شاهد هستیم که توانسته برجام را به ثمر رساند و تحریمهای کمرشکن را از اقتصاد ایران بردارد، تورم را کاهش دهد، مسائل دیگر اقتصادی مثل جلب سرمایه گذار خارجی را به خوبی انجام دهد. ما بایستی بدانیم در محیط بین الملل موقعی که فضای سیاسی لازم در یک کشور پدید نیامده و تضمین و اعتبار روی سرمایه گذار خارجی کار نشده باشد، قطعاً از لحاظ سیاسی در سطح بین الملل منزوی خواهد شد. بنابراین اول از همه لازمه جلب و جذب سرمایه های خارجی در داخل، ایجاد یک فضای مفاهمه برای همکاری های بین نیروهای ملی است. نیروها اگر با هم همکاری نکنند، طبیعی است که در یک نگاه از بیرون به درون دچار مشکل خواهد شد.

در دولت آینده مانند چهار سال گذشته باید روی چه مسائلی بیشتر تاکید و برنامه ریزی شود؟

دکتر افتخاری، رئیس انجمن علوم سیاسی و یکی از بزرگان علوم سیاسی کشور تعریف می کند و می گوید: «روابط بین الملل مثل پنجره ای است که ما از آن به جهان نگاه می کنیم و آن پنجره دریچه ای است که جهان از آن به ما نگاه می کند» بنابراین برای اینکه ما در محیط بین الملل بتوانیم ایفای نقش کنیم و نقش خودمان را بدست بیاوریم و جایگاه و ارزش خود را حفظ کنیم بایستی با نُرم های بین المللی هماهنگ شویم. ما اگر بخواهیم ساختار شکنی کنیم به ما خواهند گفت که ساختار جدیدتان چه هست؟ ساختاری که مورد نظر شماست ما اصلاً چنین ساختاری نداریم! اینکه بگوییم ما می خواهیم نظم جهانی را برهم بزنیم و یک نظم نوینی به وجود آوریم که در جواب به ما خواهند گفت که نظم نوین چیست؟ که ما اصلاً چیزی برای ارائه نداریم.

بنابراین ایران نشان داده که در سطح بین المللی هماهنگ و در حال انجام کار است زیرا زمانی که در برخی از دبیرخانه ها مثلاً اکو یا بین المجالس یا خیلی از موارد دیگر که در ایران هست و یا ایرانی هایی که پست هایی در سطح بین الملل و سازمان های وابسته به سازمان الملل دارند و در حال انجام کار هستند، همه این موارد نشان می دهد که برخلاف برخی بدبینی هایی که در داخل و رسانه ها نسبت به عملکرد دولت دارند و بیشتر هم غرض ورزانه است و گاهی هم از روی ناآگاهی است، به نظر من دولت خوب کار کرده است. هر ناظر بی طرفی که منصفانه از بیرون به عملکرد دولت یازدهم نگاه کند آن را تایید خواهد کرد البته با در نظر گرفتن زمان و مکان آن. وقتی که ما ادبیات سیاسی جهان را می خوانیم و زمانی که در رابطه با ایران صحبت می شود، می بینیم که نظرشان مثبت است.


چرا تاثیری که در سطح بین المللی بر افکار عمومی باید گذاشته شود به شکل چشم گیری نیست؟

یک مثال خیلی عینی بزنم، من اصولاً هر توریست خارجی را که می بینم می روم و با او صحبت می کنم و حتماً این سئوال را از او می پرسم و می گویم که: نظر شما نسبت به جامعه ایران پیش از اینکه به ایران بیایید و بعد از اینکه آمدید، چیست؟ همه آنها می گویند که نظرشان کاملاً متفاوت است. پاسخ می دهند: ما آنچه که اطلاعات از ایران داشتیم یک اطلاعات سیاه نمایی بوده است. وقتی که می آییم و به جامعه نگاه می کنیم ما می بینیم که جامعه ایرانی پویا، پیشرفته و بافرهنگ است و در همه جا مردم ایران مهمان نواز هستند. سخن من از این موضوع که عنوان کردم این است که آیا ما باید تمام مردم جهان را دعوت کنیم که بیایند و ایران را ببینند؟! این کار نشدنی است. پس باید چکار کنیم؟ به نظر من باید روی رسانه ها کار کنیم. رسانه ها نقش اساسی در این زمینه دارند و همان دیپلماسی عمومی که قبلاً عرض کردم. باید ما در دیپلماسی عمومی این موضوع را مطرح نماییم.

وجود اختلافات و تخریب عملکرد دستگاه سیاست خارجی چه تاثیری بر عملکرد آن در حالت کلی می گذارد؟

بایست بدانیم در فضای مطبوعاتی و رسانه ای وقتی یک خبر منفی راجع به یک موضوعی منتشر می شود، اثرگذاری آن چندین برابر بیشتر از خنثی کردن آن بیشتر است. یعنی اگر بگیریم صد تا اثر خواهد داشت هر چقدر کار کنید که در خنثی سازی هیچ 10 تای آن را نیز نمی توانید برطرف کنید. ما باید چکار کنیم؟ بایستی یک همدلی در بین مردم و نیروها ایجاد کنیم و همچنین در بین دولت و حکومت به صورت کلی و نه فقط در کابینه بلکه قوای دیگر هم بایستی کلاً در ایران یک صدا شود و از ایران یک صدا بیرون بیاید و این صدا باید هماهنگ شود و ممکن است این صدا در شورای امنیت ملی یا در مجمع تشخیص مصلحت نظام یا هر کجای دیگر هماهنگ شود ولی یک صدا از ایران بیرون بیاید، ما کمتر ضرر می کنیم یعنی منفعت بیشتری خواهیم برد چرا که هماهنگ شدیم و هر کسی برای خود اظهار نظر نمی کند. اگرچه در داخل تعدد مراکز تصمیم گیری و قدرت است، ولی در نهایت باید همه اینها یکی شوند و صدای ایران بیرون بیاید ایرانی قدرتمند و با اقتدار.

کشتی ایران در عرصه بین الملل یک ناخدا دارد، باید یک سخن داشته باشد. اگر تک صدایی را بتوانیم در محیط بین المللی و رسانه ای رعایت کنیم، خیلی مفید خواهد بود. ولی متأسفانه شاهد این هستیم که در داخل کشور مطبوعاتی هستند که غرض ورزانه دولت را خراب می کنند. خراب کردن دولت تضعیف حکومت جمهوری اسلامی ایران است. زیرا بخش بیرونی حکوکت جمهوری اسلامی ایران در فضای بین المللی دولت است. کلام امام (ره) این بود که وحدت کلمه، و ایشان همیشه روی آن تاکید می فرمودند. وحدت کلمه به مفهوم این است که همه با هم متحد شویم و در عین حال که با هم مخالف هستیم یک صدا داشته باشیم. حتی یکبار فرمودند که منافع ملی مثل تیم ملی است که اعضای آن حتی اگر از تیم های باشگاهی رقیب هستند، در عین حال که با هم مبارزه می کنند، ولی وقتی می خواهند این دو تیم، تیم ملی را تشکیل دهند، اعضای این دو تیم در کنار هم قرار می گیرند و تیم ملی را تشکیل می دهند. حالا ما حساب کنیم که دولت و دیگر قوای سه گانه اینها حکم همان تیم ها را دارند که در داخل می توانند یکدیگر را کنترل کنند ولی در نهایت وقتی به بیرون که می رسند همه یک تیم ملی شوند.

وحدت کلمه، نکته خیلی اساسی است و دیگر اینکه غرض را کنار بگذارند و اگر دولت ما موفق نشود قطعاً خود ما نیز موفق نخواهیم بود و متضرر خواهیم شد و مخالفین هم ضرر خواهند کرد. اگر دولت ما موفق باشد از قِبَل این موفقیت می توانیم استفاده کنیم. پس کوبیدن دولت به ویژه بعد از انتخابات، کسانی که بودند و حالا نیستند، از طریق امکاناتی که داشتند و دارند دولت تخریب می کنند.
دولت برای همه است، و آقای روحانی از سوی مردم به عنوان رئیس دولت انتخاب شده است و تامین کننده منافع ملی همه ایرانیان است. دولت در حقیقت نماینده و برآیند تفکر یک کشور است ما یک واحد سیاسی هستیم که یک دولت (هیئت وزارء) داریم. بخش دیگر حکوکت جمهوری اسلامی ایران قوه قضائیه، قوه مقننه، ارتش و نیروهای نظامی و انتظامی است که پاسدار امنیت کشور است. ولی با محیط بیرون که می خواهیم ارتباط داشته باشبیم دولت مصدر امور است. از زمان معاهده وستفالی تا به حالا این نهاد دولت است که در سطح بین الملل ایفای نقش می کند چون بقیه نهادها در سطح ملی و درون کشوری هستند.

از لحاظ قانون اساسی تنها شخصیت و پست سیاسی که از طریق آرای عمومی در سطح ملی انتخاب می شود، رئیس جمهور یا رئیس دولت است. پس همه باید از ایشان حمایت کنند. و من فکر می کنم که آقای روحانی در 4 سال گذشته همان طور که عرض کردم کارنامه مثبتی داشته است و جایگاه ایران در محیط پیرامونی ما و در منطقه و محیط بین‌الملل ارتقا پیدا کرده است و این موضوع خیلی ارزشمند است و دولت توانست فضای منفی که علیه ایران بود تبدیل به فضایی مثبت کند. حتی اگر دولت

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۶۴۷۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا چپ دست یا راست دست به دنیا می‌آییم؟

حدود ۱۰ درصد از مردم جهان ترجیح می‌دهند با دست چپ بنویسند؛ شاهدی بر عملکرد متفاوت مغز آنها که علت آن هنوز روشن نیست. با این وجود برخی تحقیقات جدید نشان داده که ترکیبی از «ژنتیک و تصادف» احتمالاً عامل ایجاد این ویژگی بی‌ضرر در انسان‌ها بوده است. 

 جیب، قالب راست‌دست یا چپ‌دست بودن انسان در همان هفته‌های اول بارداری ریخته می‌شود و بر اساس تحقیقاتی که گزارش آن در مجله Nature Communications منتشر شده، به نظر می‌رسد که «چند ژن نادر» در بدن چپ‌دست‌ها حدود سه برابر بیشتر از بدن راست‌دست‌ها یافت شده است. دانشمندان بر این باورند که این یافته مهم می‌تواند به ما بینش جدیدی درباره مکانیسم پشت این پدیده بدهد.

کلاید فرانک، مدیر تحقیقات مؤسسه ماکس پلانک در هلند و سرپرست این تیم تحقیق می‌گوید: «ما می‌دانیم که دو نیمکره مغز در جنین انسان‌های چپ دست و راست دست، به طور متفاوتی شروع به رشد می‌کنند که البته مکانیسم پشت این پدیده هنوز مشخص نیست. این احتمال وجود دارد که راست‌دست بودن نتیجه پیش‌فرض رشد اولیه مغز باشد که توسط ژنوم‌کدگذاری شده است.».

اما چه چیزی در جنین افراد چپ‌دست وجود دارد که باعث می‌شود بدن آنها از پیش‌فرض رشد اولیه مغز پیروی نکند؟

پاسخ را احتمالاً باید در ابزار‌هایی یافت که سلول برای مرتب‌سازی و مسیریابی پروتئین‌ها در اختیار دارد. دانشمندان در همین رابطه توانستند چندین توالی «دی‌ا‌ن‌ای» را که تنظیم کننده رشته‌های پروتئینی به نام میکروتوبول‌ها هستند در میان رایج‌ترین گونه‌های ژنتیکی در افراد چپ دست شناسایی کنند. 

کلاید فرانک می‌گوید: «این نوع گونه‌های ژنتیکی عموماً تأثیرات کوچکی بر ویژگی‌های انسان دارند، مثلاً تأثیرگذاری بر فعالیت یک ژن در یک بافت معین.» 

به همین دلیل در تحقیق جدید، محققان روی گونه‌های ژنتیکی تمرکز کردند که به جای تنظیم توالی رشته‌های پروتئینی، مستقیماً روی این توالی تأثیر می‌گذارند. 

اگرچه این‌گونه‌های ژنتیکی نادر هستند و حدود یک تا دو درصد «دی‌ان‌ای» را تشکیل می‌دهند، اما می‌توانند تأثیرات بسیار بیشتری بر ویژگی‌های انسانی در افراد معدودی که حامل آنها هستند، داشته باشند. پژوهشگران با بررسی ژنوم نزدیک به ۳۵۰ هزار نفر که در پایگاه داده‌های بانک اطلاعات پزشکی بریتانیا ثبت شده بود، توانستند «جهشی» را شناسایی کنند که اگرچه نادر است، اما ۷/۲ برابر بیشتر در افراد چپ دست دیده می‌شود. این «جهش» که تنها یک نفر از هر هزار چپ دست را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بر ژن TUBB ۴ B تأثیر می‌گذارد. 

پژوهشگران بر این باورند که عنصر «تصادف» نیز در چپ دست شدن انسان‌ها نقش دارد. کلاید فرانک می‌گوید: «ما معتقدیم که در اکثر موارد، چپ دست شدن صرفاً به دلیل تغییرات تصادفی در طول رشد مغز جنین روی می‌دهد، آن هم بدون تأثیر ژنتیکی یا محیطی خاص. به عنوان مثال، نوسانات تصادفی در غلظت مولکول‌های خاص در طول مراحل کلیدی شکل‌گیری مغز.»

به طور مثال، میکروتوبول‌های موجود در شاخک‌های ظریف سطح سلول‌ها می‌توانند منشأ حرکات نامتقارن و جریان مایعاتی باشند که به ایجاد یک محور چپ- راست در جنین کمک کنند. محققان استدلال می‌کنند که با مشاهده این عنصر تصادفی، حتی دوقلو‌های همسان ژنتیکی نیز می‌توانند دست ترجیحی متفاوتی داشته باشند (یعنی یکی چپ دست و دیگری راست دست باشد.). 

اما چپ دست یا راست دست بودن می‌تواند بر دیگر عملکرد‌های بدن نیز تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، در میان افراد دچار اختلالات یا بیماری‌های روانی خاص، افراد چپ دست بیشتری یافت می‌شوند. 

به گفته کلاید فرانک، در میان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نیز احتمال اینکه فرد بیمار چپ دست یا «دو دست» باشد، دو برابر بیشتر و در افراد مبتلا به اوتیسم تا سه برابر بیشتر است.

منبع: روزنامه جوان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • چرا چپ دست یا راست دست به دنیا می‌آییم؟
  • استاد دانشگاه کهگیلویه و بویراحمدی نمونه کشوری
  • طالبان افغانستان برای جذب توریست خارجی دست به کار شده اند
  • تحریف تاریخ، تضعیف شیعه و باقی توطئه‌ها
  • کیومرث صابری؛ چگونه «گل‌آقا» و بعد «گل‌آقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!/ نمادی که می توانست نهاد شود اما نشد
  • تحریف تاریخ، تضعیف شیعه و باقی توطئه‌‌ها
  • کیومرث صابری؛ چگونه «گل‌آقا» و بعد «گل‌آقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!
  • برخی به دنبال تضعیف دستاوردهای مدیریت شهری هستند
  • چندین کشور اروپایی دولت فلسطینی را به رسمیت می‌شناسند
  • ون‌های تاکسی تهران در اختیار یک شرکت شهرداری/ قرارداد‌های اتوبوسرانی خارجی به کجا رسید؟